pooyanevesht

نوشتن همان چیزی است که دل میطلبد...

pooyanevesht

نوشتن همان چیزی است که دل میطلبد...

pooyanevesht

در این سایت نوشته های روزانه مرا میخوانید امیدوارم لذت ببرید

بایگانی
آخرین مطالب

این که میخوانید معرفی نامه نیست (شما میتوانید "درباره من هم" بپنداریدش) ، نامه ی سرگشاده ایست به دلتان ،به دلمان، به دل همه ی ما کسانی که نوشتن جوهر روحشان شده:

 مدتی است نه چندان مدید که روح کوچکم شیفته ی قلم و جادویش شده ، با اینکه قبلا شنیده جادوی قلم را نویسنده به آن میدهد اما باز هم حسی درونش ولوله راه انداخته که نه این قلم خودش یک پا جادوگر است. چه میشود کرد، روح است دیگر نه میشود تنبیهش کرد نه اصلاحش کرد ، سرکش است ، کودک است و مجذوب جادو ، خلاصه باید تامینش کنیم؛ من هم که پیشتر دل به کتاب و خواندن بسته ام از خدایم است بنویسم شاید یک روز یک کتابخوار شیفته کتاب من شد.

 مینویسم برای روحم ، که نمی نویسد؟ مینویسم برای این وجودم که بدون قلم ناقص میشود ، که نمی نویسد؟ دروغ هم نگویم گاهی هم سودای شهرت به سرم میزند! اول شرم میکنم ، اما لحظه ای بعد روحم قلقلکم میدهد که چه عیب دارد؟ مگر میل به شهرت یکی از محرک های اصلی آدمی زاد نیست؟ و باز وجدانم آسوده میشودو در ساحل افکار پر تلاطمم آرام میگیرد.

  نوشتن را من با جان و دل میخواهم ، وقتی میبینم نوشتن خواسته یا نا خواسته قلبم را روی ورق میریزد به سحرش دل میبندم. وقتی از تولستوی و اشتاین بک و داستایفسکی و ... میخوانم با بند بند وجودم به معجزه ی نوشتن ایمان می آورم.و وقتی انگشتانم قلم را در آغوش میگیرند و قلم آنها را به دنیای دیگر میبرد، دیگر دل کندن برایم سخت میشود؛ دل کندن از نوشتن برایم سخت میشود.

  خواندن سرآغاز نوشتن است و نوشتن سرآغاز خواندن، هنگامی که برای اولین بار چشمانمان واژه های از پیش نگاشته شده را میخواند، وقتی نخستین بار حروف را یاد میگیریم و میخوانیم، شوق نوشتن در جای جای وجودمان ریشه میدواند و وقتی برای اولین بار مینویسیم "بابا آب داد" ، کلمات جامه مان میشوند و برای اولین بار به سلاح  صلح که همانا نوشتن است مسلح میشویم. از همان لحظات است که در وجود من کشاکش بین نوشتن و خواندن وجود دارد و من از شور و شعف به خود میپیچم.            

 نوشتن بزرگی است و نویسندگی پیشه ی بزرگان. با این دید اگر جهان را بنگریم ریشه ی بزرگی در همه ی ما پروریده شده و فقط کافی است آن را با نور قلم رشد دهیم. نور قلم را باید با نگاشتن به دلمان بتابانیم با نوشتن و نوشتن و باز نوشتن انقدر بنویسیم تا روحمان پرواز کند تا تهی تهی بخش های وجودمان ، بین مفصل هایمان و میان یاخته های قلبمان پر شود از گرمی شیرین و زیبای نوشتن . این گونه است که من از جان و دل مینویسم برای این دلم که آخر از شوق نوشتن تمام کاغذهای موجود هستی را پر میکند.

                                                   زیباترین آرزویی که میتوانم برایتان بکنم این است :

                                        الهی دلتان در حس زیبا و نوید بخش نوشتن غرق شود.

                                                                              امضا. پویا. 1400.7.28